جدول جو
جدول جو

معنی بچه محل - جستجوی لغت در جدول جو

بچه محل
بچه محلی، هم محل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ چَ / چِ / بَچْ چِ مَچْ چِ)
از اتباع است. رجوع به بچه شود
لغت نامه دهخدا
(بَ چَ / چِ / بَچْ چَ / چِ)
خردسال. دختر یا پسری که سنش کم باشد. زنی که هنوز بسیار جوان است
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ / چِ)
فرفیه: سر کبچه میل. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَل ل / مَ حَ)
از: بی + محل، بیجای. (آنندراج، . نابجای. (یادداشت مؤلف) : در عقد نکاح و عروسی وی (طغرل) تکلفهای بی محل نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 254). رجوع به محل شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از به محض
تصویر به محض
ثهمین که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی محل
تصویر بی محل
((مَ حَ))
بی ارزش، بی اعتبار
فرهنگ فارسی معین
خردسال، کم سن وسال، نابالغ، نوجوان، کم سال
متضاد: کهن سال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی ارج، بی ارزش
متضاد: ارزشمند، بی پشتوانه، بی اعتبار
متضاد: معتبر، نابجا، ناروا
متضاد: روا، بی مناسبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کنایه از: آدم آب زیر کاه
فرهنگ گویش مازندرانی